من تا اینجا درباره دو داستان از مجموعه داستان تبعید و سلطنت حرف زدم، داستان اول به نام هرزه زن و داستان دوم به اسم مرتد که لینک ویدیوی هر دو هم احتمالا روی صفحه میاد هم در توضیحات همین ویدیو هست. تو این ویدیو رفتم سراغ سومین داستان از این مجموعه که اسمش هست گنگها.
این داستان یکی از داستانهای کلیدی در مبحث سکوته. یعنی نویسنده کتاب زندگی ای که ارزش زیستن دارد از این داستان برای قوی کردن استدلالش پیرامون اینکه سکوت نقشی پررنگ در آثار کامو داشت به این داستان پرداخته. من وقتی داشتم این قسمت از کتاب رو ترجمه میکردم بسیار تحت تاثیر نوع نگاه و روایتش از داستان قرار گرفتم و فکر میکنم توضیحات آقای زارتسکی درباره این داستان به قدر کافی راه گشا و گویا هست و من ترجیح میدم که متن کتاب رو براتون بخونم پس در ادامه به بررسی این داستان از دیدگاه رابرت زارتسکی نویسنده کتاب زندگی ای که ارزش زیستن دارد میپردازم.
زارتسکی مینویسه: «متن کتاب»
خب امیدوارم که این تحلیل برای شما هم جذاب بوده باشه و امیدوارم ترغیبتون کنه که برید و این کتاب رو بخونید نه به این خاطر که من ترجمهاش کرد بلکه به این خاطر که کتاب ارزشمندیه مخصوصا برای کسانی که به کامو علاقه دارن.
این داستان هم مثل دو داستان قبلی کامو در الجزایر میگذره و سخت نیست که ما ایوار رو الهام گرفته از دایی مادر کامو یعنی ایتن ببینیم. چون ایتن هم در بشکه سازی کار میکرد و گاهی کامو رو با خودش به کارگاه میبرد. کامو از نزدیک با این فضا آشنا بود و البته با فضای خفقان و سرکوبی که هم در فرانسه تحت اشغال نازیها بود و سکوتی که ارتش فرانسه و جبهه آزادی بخش ملی با تمایل به دیگر کشی به پیهنوآرهای آزادیخواهی مثل کامو تحمیل میکردن.
نقد و بررسیها
Clear filtersهنوز بررسیای ثبت نشده است.