بر اساس موضوع
سلطنت آری یا نه؟ قسمت چهارم فلسفه سیاسی
امتیاز 0 از 5
در قسمت چهارم از سری ویدیوهای فلسفه سیاسی بحثم رو درباره مونارشی یا پادشاهی ادامه دادم، چون میخوایم یواش یواش وارد فلسفه افلاطون بشیم و افلاطون یکی از مهمترین فیلسوفایی است که مدافع سلطنت یا سیستم حکومتی فیلسوف شاه بوده باید اول از همه به سلطنت یا مونارشی میپرداختیم و بعد سراغ سایر شکلهای حکومتی بریم.
فلسفه سیاسی قسمت اول – پیدایش فلسفه سیاسی
امتیاز 0 از 5
هرودوت در کتاب تواریخش جلسهای رو شرح میده که در اون هفت نفر از بزرگان پارس که یکیشون داریوش بزرگ بود درباره شکل حکومت صحبت میکنن. این جلسه بعد از کشتن بردیای دروغین برگزار شده و خیلیها در صحت وجود چنین جلسهای شک دارن، برای ما مهم نیست که این جلسه واقعا در ایران برگزار شده یا نه، اونچیزی که برای مهمه اینه که وقتی هرودوت تاریخش رو مینوشته یعنی حدود 425 قبل از میلاد این مسائل درباره نوع حکومت مطرح بودن.
مونارشی یا سلطنت؟ قسمت سوم فلسفه سیاسی
امتیاز 0 از 5
ریشه کلمه مونارشی از کلمه یونانی مونارکیس اومده که خودش ترکیبیه از دو کلمه مونوس و آرکو، مونوس کلمهای مذکره و به معنای به تنهایی یا یک نفره و آرکو هم به معنای حکومت کردنه که در مجموع میشه حکومت یک نفره که این یک نفر مرد بوده. درسته که این کلمه مذکره اما در تاریخ زنهایی هم بودن که سلطنت کردن پس سلطنت محدود به مردها نیست. مونارشی یا سلطنت به احتمال زیاد تکامل نقشهایی مثل رئیس قبیله یا خان سالار بوده و احتمالا قدمتش به قبل از تاریخ برمیگرده یعنی زمانی که هنوز خط اختراع نشده بوده و جالب اینجاست که گویا در هیچ دورهای از تاریخ نبوده که یه جایی با سیستم پادشاهی اداره نشه و هنوزم که هنوزه این سیستم حکومتی البته با اصلاحات و تغییرات زیاد در جهان وجود داره.