بر اساس موضوع
اپیزود پنجاه و نهم: دولت و انقلاب در ایران
انقلاب 57 ایران، یک اتفاق مهم هم در عرصه بین المللی و هم در داخل ایران بود. فروپاشی حکومتی نزدیک به غرب در وسط جنگ سرد و در همسایگی شوروی کمونیستی و برقراری حکومت اسلامی در ایران برای بسیاری از تحلیلگران سیاسی، مبارزین، دولتها و حتی افراد درگیر در انقلاب، اتفاقی غیر قابل هضم بود. رشد تحلیلهایی که بیشتر مبتنی بر توهم توطئه بودند و سعی داشتند دست پنهان قدرتهای بزرگ را در وقوع این انقلاب ببینند از همین غیر قابل هضم بودن انقلاب ناشی میشود، که حتی محمدرضاشاه را هم برای توضیح علل انقلاب به سمت تئوری توطئه سوق داد. حتی روندی که انقلاب طی کرد تا به جمهوری اسلامی برسد نیز خالی از افسانهپردازی نیست، بعضیها معتقدند که مردم ایران فریب داده شدند، بعضیها معتقدند انقلاب دزدیده یا منحرف شد و بعضیها با اشاره به تحولات بین المللی و منطقهای، انقلاب در ایران را ناگزیر میدیدند. چیزی که در این تحلیلهای دیده نمیشود یا اهمیتی ندارد نقش دولت و طبقات اجتماعی در انقلاب است. زمینههایی که نویسنده این کتاب سعی کرده به بعضی از آنها بپردازد.